واردات چینی !
قلم ، سیگار، پوشک ، مغز گردو، دفترچینی !
ملاقه ، پانچ ، سیفون ، ملحفه ، انگشتر چینی !
مگس کش ، آفتابه ، دسته بیل و دیزی سنگی !
بخاری ، جالباسی ، پنجره ، یا که در چینی !
به هرجایی روی تنها ، ببینی " مید این چاینا "
به روی قبر حتی هست سنگ مرمر چینی !
انار و زعفران و پسته صادر می شود ، اما
به جایش می شود وارد،درخت عرعر چینی !
نمی دادند لیلی را به مجنون ، گفت اینگونه :
«جهنم ! می روم جایش ، بگیرم دلبر چینی !»
کنار آب رکناباد هم با طرز مشکوکی
نشسته حافظِ شیراز ،دستش ساغر چینی !
نمی دانم چرا هرگاه مصرف می کنم جنسی
کنم من ذکر خیری هم ز خواهر مادر چینی!
عزیزم کارهربُز نیست خرمن کوفتن ،خواهد
کهن مردی به همراه ِ دو تا گاو نر چینی !
برو برگو به آن آقا ، بخوان دیگر تو از حالا
که می آید از آن بالا ، پس از این کفترچینی !
مزن دیگر تو پالنگی ، به زیرپای من، آخر
بترس از سوت چینی در دهان داور چینی !
الا ترشیدگان مژده ! سر آمد انتظار آخر
که وارد می شود فردا براتان شوهر چینی !
فقط قدری ملایم تر، اگر او را زدید ، آخر
شود صد تکه چون شیشه،بناگه همسر چینی!